تولد فرشته کوچولو 11 خرداد 92

بالاخره روز موعود فرا رسیدروز 11 خرداد با تمام نگرانی ها و با تمام مشکلات بالاخره سپری شد پسر کوچولوی مامان و بابا با وزن 2850 گرم و قد 48 سانتی متر بدنیا اومد و سالـــــــــــــــم بدنیا اومد. شیرین ترین لحظه زمانی بود که بعد از 9 ماه انتظار در آغوش گرفتمش با تمام دردی که داشتم برام مهم بود از سلامتش مطمئن شم استرس سرد اتاق عمل قبل از بدنیا اومدنش تبدیل شد به آرامش بغل کردنش

و توی ای 9 روز واقعا فهمیدم بچه داری خیلی سخته بی خوابی های شبونه و گریه های بی دلیل عصرش بیدار نشدنای 5 ساعته و همه همه واقعا سخته

اسم طاها انتخاب مشترک من و بابا شد (محمد طاها)‌تقریبا سعی کردیم به انتخاب هم احترام بزاریم.

طاها روز دوم به سختی چشماشو اونم برا زمان کوتاه باز می کرد اما چشای درشتشو از روز 5 ام داریم میبینیم.

کلا تو روز نیم ساعت تو سکوت بیداره و 5 ساعت در حال گریه و بقیش خوابه

موقع گریه خیلی زشت می شه ولی موقع خواب یه فرشته کامله

ما که نفهمیدیم قیافش به کی رفته

جیغ های تیز و دخترونه داره

هنوز نمی دونم چرا شبا یه بند گریه می کنه شاید گشنگیه

روز 6 ام رفتیم غربال گری و دکترش وزنش شده بود 2800 گرم زردی نداشت خدا رو شکر

ادامه دار ....

اینم عکسای پسرم اولی مال روز اولشه و .....